پایان نامه : سبب شناسی افسردگی

سبب شناسی افسردگی

 

عوامل زیست شناختی

پیش فرض نظریه­ های زیست­شناختی این است که علت  افسردگییا در ژن­ها نهفته است که از طریق توارث از والدین به فرزندان منتقل می­شود یا نارسایی عوامل فیزیولوژیائی که ممکن است پایه ارثی یا غیرارثی داشته باشد. یافته­ های مربوط به همزادان از ۱۹۳۰ به بعد بیانگر این است که عوامل ارثی موجب بروز نوعی افسردگی می­شوند. بسیاری از پژوهشگران، عوامل ارثی همراه با آنچه در زندگی شخصی به وقوع می­پیوند، یعنی ترکیب آمادگی­های ارثی و فشارهای روانی- محیطی را علت احتمالی افسردگی و رفتارهای ناشی از آن می­دانند.

یک زمینه عمده پژوهش درباره علل زیست شناختی افسردگی به نقش انتقال دهندگان عصبی مربوط است. سالهاست که نظریه کاتکولامین[۱] در مورد افسردگی حاکم بوده است (شیلد کراوت[۲]، ۱۹۹۵؛ به نقل از آزاد، ۱۳۸۴). این نظریه بیانگر آن است که افسردگی مربوط است به کمبود کاتکولآمین ها به خصوص نوراپی­نفرین درمحل گیرنده­های مخصوص در مغز. از طرف دیگر این تصور وجود دارد که علت مانی، فزونی نوراپی­نفرین در مراکز گیرنده عصبی است. نتایج پژوهش­ها بیانگر آن است که نوراپی­نفرین بر تغییر خلق و خو، احساسات شادی بخش و احساسات افسردگی موثر است (آزاد، ۱۳۸۴).

برای بسیاری از افراد، پایین بودن میزان دفع اپی­نفرین، در دوره­هایی از افسردگی ملاحظه شده است در حالیکه بالا بودن سطوح آن، خصوصیات دوره مانییا هیپومانی را تشکیل می­دهد.ارتباط کاتکولامین دیگری به نام دوپامین[۳] نیز با افسردگی شناخته شده است. دوپامین با گروه نورونهای مربوط به هماهنگی، تنظیم غذا و مایعات، اثرات هیپوتالاموس بر غده هیپوفیز، ظهورهیجان ارتباط دارد. سایر پژوهشگران نیز افسردگی را به انتقال دهنده عصبی دیگری به نام سروتونین[۴] مربوط دانسته ­اند (آزاد، ۱۳۸۴).

 

سایر عوامل نورو شیمیایی

هر چند در حال حاضر قرائن قطعی در دست نیست ولی ناقل های عصبی اسید آمینه (بخصوص گاما آمینو بوتیریک اسید[۵]) و پپتیدهای موثر بر اعصاب (بخصوص وازوپرسین[۶] و مواد افیونی درونزا[۷]) در فیزیویاتولوژی برخی اختلال های خلقی دخیل دانسته شده ­اند. بعضی از پژوهشگران اشاره نموده ­اند که سیستم­های پیام­برنده ردیف دوم[۸] نظیر آدنیلات سیکلاز[۹]، فسفاتیدیل اینوزیتول[۱۰]یا تنظیم کلسیم نیز ممکن است از نظر عصبی حائز اهمیت باشند. دو اسید آمینه گلوتامیت و گلیسین به نظر می­رسد که نوروترانسمیترهای عمده در سلسله اعصاب مرکزی باشند. گلوتامین[۱۱] و گلیسین[۱۲] به مکان­های وابسته به گیرنده ان. متیلدی. اسپارتیت[۱۳] وابستگی پیدا کرده و زیادی آنها می ­تواند اثرات مهمی روی اعصاب داشته باشد. هیپوکامپ تراکم بالایی از این گیرنده­ها را دارد بنابراین احتمال این وجود دارد که گلوتامیت در کنار کورتیزول بالای خون، واسطه اثرات عصبی- شناختی استرس مزمن باشد. تدریجاً شواهدی بدست می­آید که داروهای آنتاگونوسیت گیرنده ان. متیلدی. اسپارتیت نیز اثرات ضد افسردگی دارند (سادوک و سادوک، ۲۰۰۳؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۵).

دانلود مقاله و پایان نامه

کوچک بودن قطعات گیجگاهی، بی­نظمی محورهای عصبی- غددی در هیپوتالاموس، ترشح بیش از حد کورتیزول، بی­نظمی محور تیروئید، بی­نظمی در آزاد شدن هومون رشد، پایین بودن سطح سوماتوستاتین، نابهنجاری درالکتروآنسفالوگرافی، نظم نابهنجار ریتم­های شبانه روزی، فروزش[۱۴]در قطعات گیجگاهی و نابهنجاری­های ایمنی شناختی از عوامل زیست شناختی دیگر دخیل در اختلال افسردگی اساسی می­باشند (سادوک و سادوک، ۲۰۰۳­؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۵).

عوامل روان پویشی

فهم روان پویشی افسردگی که توسط زیگموند فروید آغاز و توسط کارال آبراهام گسترش یافت، دیدگاه کلاسیک افسردگی شناخته می­شود. این نظریه چهار نکته کلیدی دارد: (۱)- اختلال در روابط مادر– کودک در مرحله دهانی رشد (۱۸- ۱۰ ماه اول زندگی) موجب آسیب پذیری درمقابل افسردگی می­گردد. (۲)- افسردگی می ­تواند مربوط به فقدان واقعییا خیالی شیء محبوب باشد. (۳)- درون فکنی شیء از دست رفته یک مکانسیم دفاعی درگیر در مقابله با ناراحتی مربوط به فقدان شئ است. (۴)- چون شئ از دست رفته ترکیبی از احساس عشق و نفرت در بازمانده ایجاد می­ کند، احساس خشم ممکن است به درون شخص معطوف گردد (سادوک و سادوک،۲۰۰۳؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۵).

ملانی کلاین افسردگی را تظاهر پرخاشگری نسبت به افراد مورد علاقه تعبیر کرد چیزی که عمدتاً برداشت فروید بود. ادوارز بیبرینگ[۱۵]، افسردگی را تنش ناشی از خود ایگو، تلقی می­کرد تا بین ایگو و سوپرایگو. او افسردگی را پدیده­ای می­دانست که وقتی شخص از تضاد بین آرمان­های بالای خود و واقعیت موقعیت خود آگاه می­گردد، ظاهر می­شود. ادیت یاون حالت افسردگی را به حالت کودکی درمانده و فاقد نیرو که مقهور پدر و مادر دستور دهنده است، تشبیه کرد. سیلوانو آریتی[۱۶] مشاهده کرد که افراد افسرده زندگی خود را برای فردی دیگر گذرانده­اند تا برای خود. او فردی را که بیماران افسرده برای او زیسته اند، دیگری غالب[۱۷] نامید که ممکن است یک اصل، آرمان، موسسه یا یک فرد باشد. وقتی بیمار درمی­یابد که شخص با آرمان مزبور، هرگز به گونه ای که انتظارات بیمار برآورد شود پاسخ نخواهد داد، افسردگی ظاهر می­شود. تصور هینزکاهوت از افسردگی که از نظریه افسردگی خود ریشه گرفته است بر این فرض متکی است که خود در حال رشد، نیازهایی دارد که باید توسط والدین برآورده شده و احساس مثبت احترام به نفس و منسجم بودن به کودک بدهد. این نیاز­ها مشتملند بر تحسین، اعتماد بخشیدن، تصدیق و آرمانی­کردن. وقتی دیگران این اعمال را انجام نمی­دهند، فقدان شدید احترام به نفس ظاهر شده و به صورت افسردگی خودنمائی می­ کند (سادوک و سادوک، ۲۰۰۳؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۵). جان بالبی متعقد است که آسیب دیدگی اولیه و جدائی تروماتیک در کودکی زمینه ساز افسردگی است. گفته می­شود که فقدان­های بزرگسالی، تجربه فقدان در کودکی را احیا کرده و زمینه دوره­های افسردگی را فراهم می­ کند (سادوک و ساروک، ۲۰۰۳؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۵).

عوامل یادگیری

پیش فرض نظریه­ های یادگیری این است که افسردگی و فقدان تقویت به هم مربوطند. نبود تقویت ممکن است چند علت داشته باشد و  پاسخ­ها ممکن است به این علت تضعیف شوند که هیچ تقویتی دریافت نداشته یا حالتی ناخوشایند یا تنبیه کننده به دنبال داشته باشند.

لوین سوهن[۱۸] و همکارانش از پیشوایان تحقیق درزمینه افسردگی از دیدگاه یادگیری هستند. آنها به طور کلی چنین تاکید می­ کنند که پایین بودن مقدار واکنش­های رفتاری (برون شد[۱۹] رفتار) و احساسات غمگینی یا بدبختی که با افسردگی همراه می­شود به کمی تقویت مثبت و یا زیادی تجربه­های ناخوشایند مربوط است. این وضع به یکی از چند دلیل مختلف پدید می آید :

۱- محیط خود به خود، ممکن است مسئله­ای باشد. امکان دارد که در محیط، عوامل تقویت کننده کم یا تنبیه کننده زیاد باشد.

۲- شخص ممکن است فاقد مهارت­های اجتماعی برای جذب تقویت مثبت یا برای تطبیق موثر با حوادث تنفر انگیز و ناخوشایند باشد.

۳- به دلایلی در افرادی که مستعد افسردگی هستند، موارد تقویت کننده کمتر مثبت و موارد تنبیه کننده، بیشتر منفی به نظرشان می­رسد تا افرادی عادی (آزاد، ۱۳۸۴).

[۱].catecholamin

[۲]. Schildkraut

[۳]. dopamine

[۴]. serotonin

[۵]. gamma Amino Butyric Acid

[۶]. vasopressin (Antidiuretic Hormone)

[۷]. endogenous Opiates

[۸]. second  Messenger  Systems

[۹]. adenylate Cyclase

[۱۰]. Phosphatidylinositol

[۱۱]. glutamine

[۱۲]. glycine

[۱۳]. N. metil. D. spartite

[۱۴]. kindling

[۱۵]. Edwars  Bibring

[۱۶]. silvanoariti

[۱۷]. dominent Other

 

پایان نامه روانشناسی : نظریه­ های شناختی GAD

پایان نامه : سیر سیر اختلال اضطراب فراگیر در DSM اضطراب فراگیر در DSM

نظریه ­های افسردگی – مدل زیر سیستم­های شناختی متعامل

افسردگی ,عوامل ,ممکن ,مربوط ,عصبی ,تقویت ,است که ,ممکن است ,افسردگی را ,پورافکاری، ۱۳۸۵ ,ترجمه پورافکاری، ,۲۰۰۳؛ ترجمه پورافکاری، ,سادوک، ۲۰۰۳؛ ترجمه

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروش و تعمیر ماشین های اداری نوین رسالت یواشکی قیمت پلی آمید الیاف دار پوشاک مارکت امروز زندگی کن اخبار بازی ها و تکنولوژی و جدیدترین اختراعات پیشرفته از هر دری سخنی ولایتمداران روزنگار خانم مارمولک آبی (ashkibaسابق) شعبه ی دیگری نداریم:)